❌برای خرید مجازی کتابهای انتشارات طاماه(کتابهای آموزش مداحی) از نمایشگاه بین المللی کتاب(باتخفیف ویژه) به سامانۀ https://book.icfi.ir/ وارد شوید و کتابهای این انتشارات را جستجو و انتخاب فرمایید., ...ادامه مطلب
خدا روز ازل ما را به عشقت آشنا کردهچه عشقی که مرا از قید این عالم رها کردهنه اربابم، نه سلطانم، خدا را شکر میگویمکه ما را در حریم حضرت سلطان، گدا کردهعزیز هر دو عالم شد، به بزم عشق مَحرم شدکسی که رو به درگاهِ علی موسی الرضا کردهنگاهش رحمت و رأفت، وجودش پاکی و عصمتخدا در " اِنَّمایش " حق مطلب را ادا کردههمه در حسرت جنت، خدا هم از سَرِ رحمتدری را از حرم سوی بهشت خویش وا کردهولی جنت نمیآید به چشم زائرت وقتی......شبی را در کنار تو سحر کرده، صفا کردهخجالت می کشم وقتی که میآیم حضور توترحم کن به این بنده که سر تا پا خطا کردهبه سقاخانهات بردم پناه از درد و بیماریچه سقاخانهای که درد عالم را دوا کردههمه آیینهها لبیک میگویند آن کس راکه یکبار از صمیم دل تو را خوانده صدا کردهقسم بر خطّۀ طوست، قسم بر شوق پابوستزیارتهای مخصوصت، دلم را مبتلا کردهدلا بنگر افاضاتش، ببین بحرِ کراماتشببین نور ضریحش بی خدا را با خدا کردهمعطل کردن سائل به پشت در مرامش نیستبه هر کس آمده در این حرم فوراً عطا کردهنمیگوید گنهکاری، نمیگوید خطا داریفقط آغوش بگشوده، محبتها به ما کردهنرفته از حرم بیرون، کسی مأیوس یا محزونحوائج را به لطف و رحمتش یکیک روا کردهتشرف در حرم با اختیار خویش ممکن نیستیقین دارم که زهرا مادرش ما را دعا کردهقیامت هست پشت پنجره فولاد، یعنی کهخدا قبل از قیامت شور محشر را به پا کردهچه سِرّی هست در پایین پایش هر که میآیدتمنای زیارت از نجف تا کربلا کرده**صفا در قلب این صحن و، بساط روضه هم پهن ودو چشمم اشک میبارد، هوای نینوا کردهقسم بر نور عین تو، به فَابکِ لِلحسینِ توتو میدانی که عاشورا به قلب ما چهها کردهقسم بر پلک مجروحت، قسم بر جدّ مذبوحت...چه کس با یک غریبِ بی دفاع اینگونه تا کرده؟برو, ...ادامه مطلب
همیشه سفرهاش وا بود با ما مهربانی کردهزاران بار آزردیمش اما مهربانی کرددلش اندازۀ ریگ بیابان بیوفایی دیدولی اندازۀ آغوش دریا مهربانی کردنگاهش شرح نابی بود از «الجار ثمّ الدار»اگر با این و آن مانند زهرا مهربانی کردچه خواهد کرد با مهمان کوی خویش آن مردیکه با دشنامگوی خویش حتی مهربانی کردچرا دنیا به کامش ریخت زهر غصّه و غم را؟چرا با مهربانیهای او نامهربانی کرد؟«الا ای تیرهایی که پی تشییع میآییدنبوده یارِ او جز غم به یارانش بفرمایید»دل او میگرفت از آن همه زخمزبان هرگاهنظر میکرد بر انگشترش: اَلعِزَةُ لِلهکسی که در پناه شانۀ او کوهسار و دشتکسی که ریزهخوار سفرۀ او آفتاب و ماهمگر تاریخ غربتزا! چه رخ دادهست در ساباطکه سجاده کشیده زیر پای خستۀ او آهقیامش مستتر گشتهست در غمنامۀ صلحشو صلحش میشناساند به مردم راه را از چاهخجالت میکشد حتی زره زیر عبای اواز آن یاران ناهمراه، آن یاران ناهمراه«الا ای تیرهایی که پی تشییع میآییدنبوده یارِ او جز غم به یارانش بفرمایید»...مدینه کوفه شد، کوفه دوباره از صدا افتادو اما بعد... یاد خطبههای مرتضی افتادو اما بعد... «این مردم خدایا خستهاند از من»و پژواک صدایی مهربان در گوشها افتادمدینه کوفه شد کوفیتر از آنی که بنویسمخدایا این چه آتش بود در دامان ما افتادبهپیش غیرت چشم برادرهای بیتابشتنی - انگار که پیراهن یوسف - رها افتادو امّا بعد... تابوت از هجوم تیرها گل دادو باران شد، تو گویی اشک از چشم خدا افتاد«الا ای تیرهایی که پی تشییع میآییدنبوده یارِ او جز غم به یارانش بفرمایید» + نوشته شده در شنبه ۱۴۰۲/۱۱/۱۴ساعت 12:17  توسط مجیدطاهری | بخوانید, ...ادامه مطلب
#نکته_مداحی#نکته_علمی#رباعی#دوبیتی#مولودی_خوانی, ...ادامه مطلب
از عرش حدیث حق پرستی خواندندیک صفحه ز دیباچۀ هستی خواندندوقتی که شکفت امام باقر چون گلدر باغ جنان سرود مستی خواندند(سیدهاشم وفایی)امروز که عرشیان برانگیختهاندبر عرش بلور نور آویختهانددر مقدم باقر العلوم از فردوسیک باغ گل محمدی ریختهاند(سیدهاشم وفایی)ماه رجب و پیک سعادت آمددر روز نخست با ولادت آمدیعنی گل گلزار محمد باقرآن قافله سالار عبادت آمداسماعیل ولیخانی(طالع)تا روی به کشتی نجات آوردیمامید به ساحل نجات آوردیمدر روز ولادت امام باقرما هدیه برایش صلوات آوردیم(سید هاشم وفایی)خطاب به امام زمان(عج)بر ما نظری اگر نمایی کافیستازکارم اگر گره گشایی کافیستعیدی ولادت امام باقردر مجلس ما اگر بیایی کافیست(سید مجتبی شجاع)از روشنیِ طلعت رخشندۀ باقرشد نور علوم نبوی بر همه ظاهردر اوّل ماه رجب از مشرق اعجازگردید عیان ماه تمام از رخ باقربر «فاطمۀ بنت حسن» بس بُوَد این فخرکآورده پدید این مه تابندۀ باهر"باقر" لقب و کنیه "ابو جعفر" و او رابودهست لقب های دگر، هادی و شاکردریای علومست و زُدایندۀ اوهام گفتار حکیمانۀ او زیب منابراز یک نفسش زنده کند صد چو مسیحیاز یک نظرش دیدۀ اعمی شده باصریاد آمدش از چهرۀ تابان محمّدبا چشم بصیرت نگهش کرد چو "جابر"عالم همه شد روشن از آن نور خدائی شد بارور از او شجر دین و شعائرخوش باد، زمینی که هم آغوش شد او راخوش آن که به سوی حرمش گشته مسافردیگر غمی از محنت ایّام نداردهر کس به حرم خانۀ او گشت مجاوروصفش نتوان گفت «حسان» با سخنی چندچون، قصّه بلند است و زبان، الکن و قاصر(حبیب الله چایچیان)خشکیام رفت و وصل دریا شدسردیام رفت و فصل گرما شدفارغم از خودم خدا را شکرآسمانی شدم خدا را شکرآمدی و دلم نجات گرفتباز هم مردهای حیات گرفتای حیات مجدد دنیادومین یا محمد دنیا«یا, ...ادامه مطلب
این شعر را یکی از پیرغلامان زنجانی پیشنهاد کرده است(با حذف یک بیت) :در کعبۀ دل، قبلۀ امید حسین استجان باختۀ مکتب توحید حسین استآن ماهِ فروزنده که در چرخ ولایتشد مشتریاش زهره و ناهید حسین استدر برج جوانمردی و ایثار و شهادتماه است ابوفاضل و خورشید حسین استکو دولت جبارِ یزیدِ دَنی، امادر خاطرهها زندۀ جاوید حسین استآن کس که شفقگونه می از ساغر توحیدبا شوق در آن بادیه نوشید حسین استآن کاو ز ازل رخت شهادت ز سرِ شوقبا قامت افراشته پوشید حسین است✍️محسن حافظی کاشانی + نوشته شده در جمعه ۱۴۰۲/۰۹/۱۰ساعت 10:28  توسط مجیدطاهری | بخوانید, ...ادامه مطلب
بعضی قاریان مصری، کلمات قرآن کریم را تغییر می دهند، مثلاً «هُم» را «هُمو» می خوانند یا «انفسهم» را «انفسهمو» می خوانند و غیره... آیا دیگران نیز چنین مجوزی دارند؟ امام صادق (ع) به نقل از رسول خدا (ص) فرموده إقرأ کَما یَقرَؤا النّاس؛ همانگونه که مردم قرآن می خوانند، شما هم همانگونه بخوانید. رهبر انقلاب با اشاره به یکی از ویژگی های قرائت حمزه فرمود: قرائت حمزه هم از یک جهتی خوب است و آن، این است که این سَکتی که در قرائت حمزه هست بین حرف ساکن و همزه، چیز قشنگی است. از این جهت که تلاوت را زیبا می کند، [خواندنش] گاهی اوقات ایرادی ندارد به نظر ما. این دو قرائت را اگر چنانچه بخوانند، بد نیست؛ امّا دیگر [خواندنِ] اختلافِ قرائت های مختلف و شکل های گوناگون در یک کلمه و مانند اینها به نظر ما خیلی لزومی ندارد؛ یعنی آن چیزی را که مورد انتظار از شما است ــ که ذکر و دعوت و تذکّر و مانند اینها است ــ حقّاً و انصافاً تأمین نمی کند.منبع: قدس آنلاین https://www.qudsonline.ir۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۲کد خبر: 798808 + نوشته شده در یکشنبه ۱۴۰۲/۰۹/۰۵ساعت 8:14  توسط مجیدطاهری | بخوانید, ...ادامه مطلب
آغاز سلسله نشست های تخصصی ولایت و غدیر از ۲مهر۱۴۰۲ در کانون فرهنگی ولایتهرهفته یکشنبه ها از ساعت ۱۸ تا۲۱آدرس:تهران-میدان امام حسین(علیه السلام)کنارگذراتوبان امام علی(علیهالسلام)خیابان ثارالله غربیپلاک111 + نوشته شده در یکشنبه ۱۴۰۲/۰۷/۰۲ساعت 6:16  توسط مجیدطاهری | بخوانید, ...ادامه مطلب
اولینی آخرینی ملجئم تنها حسینآنکه ما را می برد تا آسمان بالا حسیناین حرم را نقش دلها کرده پر از عاشقیعاشقی تنها همین جا جای دارد با حسینخواب دیدم زائری اینجا 《الی اللهی》 شدمدوست دارد حضرتش، بنده بیاید تا حسینهرکه گم گشته ست و می خواهد که پیدایش کننداشک ریزد بر غمش از دل بگوید یا حسینکربلا آموخت ما را این تضرع، نور هاستنور می جویم در این ظلمت سرا مولا حسینفاطمه را یار باشید ای همه ندبه کنانزخم ها دارد به تن، لب تشنه در صحرا حسینشاعر:مجیدطاهریموضوعات مرتبط: امام حسین (علیه السلام) بخوانید, ...ادامه مطلب
در آن زمان، فرماندار حله شخصی ناصبی به نام مرجان صغیر بود. به او گزارش دادند که ابوراجح حلی از بعضی اصحاب منافق رسول خدا صلی الله علیه و آله بدگویی می کند. فرماندار دستور داد او را آوردند. آن قدر زدند که تمام بدنش مجروح گشت و دندان های پیشین او ریخت! همچنین زبانش را بیرون آوردند و با جوالدوز سوراخ کردند و بینی اش را نیز بریدند و او را با وضع بسیار دلخراشی به عده ای از اوباش سپردند. آنها ریسمان بر , ...ادامه مطلب
دوبیت های میلاد این مژدۀ شادی از خدا آمده استازمقدم گل شور و نوا آمده استریحانۀ مصطفی گل سرخ رسولکشتی نجات قلب ما آمده است مجیدطاهری سجاد یعنی حق و حق در بر گرفتناز کربلا پیکار را از سر گرفتنسجاد در سجادۀ اشک و مناجاتیعنی به سوی یار باید پر گرفتن #مجید_طاهری خورشید حسینی از افق تا آمدکشتی نجات او به دریا آمدمهتاب که سر زد از جمال عباسباب همه حاجات به دنیا آمد#مجید_طاهری یک مژده ز رضوانِ بهشت , ...ادامه مطلب
صبح جمعه از دل و جان از فراقت ناله دارم گل نرجستا غروب روز جمعه سوزو اشک و گریه کارم گل نرجسبرسرراهت نشستم تا بیایی تا بیاییروی سر باشد دو دستم تا بیایی تا بیاییبردو عالم دیده بستم تا بیایی تا بیاییدی, ...ادامه مطلب
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کردو آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کردخونی که خورده در همه عمر از گلو بریختخود را تهی زخون دل چند ساله کردنبود عجب که خون جگر، گر شدش بجامعمریش روزگار همین در پیاله کردن, ...ادامه مطلب
واحدزمان رها گشتن از خود/زمان سفر تا خدا شددوباره دل عاشق من/هوایی صحن رضا شدغریب غریبان رضا جان/شهید خراسان رضا جانتو را خوانم از عمق جانم/به چشمان گریان رضا جاندخیلک یا مولا/گل باغ زهراعلی بن موسی ع, ...ادامه مطلب
حجره ی در بسته گشته قتلگاهمکی میرسد از مدینه قرص ماهماز پا فتادم برس بدادماجل بده مهلت تا آید جوادممولا رضا جانمولا رضا جان مولا مولا رضا جاناز تب زهر کین پا تا سر من سوختبسکه زدم پرپر بال و پر , ...ادامه مطلب