شرط پذیرفته شدن مداح

ساخت وبلاگ

 

استادمجیدطاهری:

 

هر کس در انجام این امور تلاش کند از یاران امام(علیه السلام) محسوب می‌شود، ولی مداحان در این موارد در صف اول هستند:

1ـ ولایت اهل بیت(علیهم السلام) را از نا اهلش نگاه دارد، یعنی کاری نکند که دشمنان و مغرضان با عملکرد او به مکتب اهل بیت(علیهم السلام) تعرض نمایند.

2ـ دوستى مردم (مخالفين) را بسوى خود كشاند.

3ـ آنچه را می فهمند به مردم بگوید و آنچه را نمى ‏پذيرند از آنها بپوشاند؛ یعنی بعضی مداحان اصرار بر این دارند که مسائلی که در برخی مقاتل ضعیف آمده و یا اشعاری که مسائل غیر توحیدی و غلط دارد را صرفاً بخاطر اینکه شعر است و ایرادی ندارد را به مردم بقبولانند و این صحیح نیست.

4ـ چیزی که اهل بیت(علیهم السلام) نمی‌خواهند از قول آنها نگوید.

5ـ نسبت به تذکر به کسانی که امر اهل بیت(علیهم السلام) را حفظ نمی کنند، اگر می تواند خود و اگر نمی تواند کسی که می تواند را وا دارد و با لطائف و زیرکی دراین باره  تلاش کند!

6ـ سخن اشتباهی که دربارۀ اهل بیت(علیهم السلام)  گفته می شود بپوشانند و به دیگران منتشر نکنند.

 

اصل حدیث:

 

عنه، عن احمدبن محمد، عن محمدبن سنان، عن عبدالعلی قال:سمعت اباعبدالله (علیه السلام)یقول:إِنَّهُ لَيْسَ مِنِ احْتِمَالِ أَمْرِنَا التَّصْدِيقُ لَهُ وَ الْقَبُولُ فَقَطْ مِنِ احْتِمَالِ أَمْرِنَا سَتْرُهُ وَ صِيَانَتُهُ مِنْ غَيْرِ أَهْلِهِ فَأَقْرِئْهُمُ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُمْ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَرَّ مَوَدَّةَ النَّاسِ إِلَى نَفْسِهِ حَدِّثُوهُمْ بِمَا يَعْرِفُونَ وَ اسْتُرُوا عَنْهُمْ مَا يُنْكِرُونَ ثُمَّ قَالَ وَ اللَّهِ مَا النَّاصِبُ لَنَا حَرْباً بِأَشَدَّ عَلَيْنَا مَئُونَةً مِنَ النَّاطِقِ عَلَيْنَا بِمَا نَكْرَهُ فَإِذَا عَرَفْتُمْ مِنْ عَبْدٍ إِذَاعَةً فَامْشُوا إِلَيْهِ وَ رُدُّوهُ عَنْهَا فَإِنْ قَبِلَ مِنْكُمْ وَ إِلَّا فَتَحَمَّلُوا عَلَيْهِ بِمَنْ يُثَقِّلُ عَلَيْهِ وَ يَسْمَعُ مِنْهُ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ يَطْلُبُ الْحَاجَةَ فَيَلْطُفُ فِيهَا حَتَّى تُقْضَى لَهُ فَالْطُفُوا فِی حَاجَتِی كَمَا تَلْطُفُونَ فِی حَوَائِجِكُمْ فَإِنْ هُوَ قَبِلَ مِنْكُمْ وَ إِلَّا فَادْفِنُوا كَلَامَهُ تَحْتَ أَقْدَامِكُمْ وَ لَا تَقُولُوا إِنَّهُ يَقُولُ وَ يَقُولُ فَإِنَّ ذَلِكَ يُحْمَلُ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ كُنْتُمْ تَقُولُونَ مَا أَقُولُ لَأَقْرَرْتُ أَنَّكُمْ أَصْحَابِی هَذَا أَبُو حَنِيفَةَ لَهُ أَصْحَابٌ وَ هَذَا الْحَسَنُ الْبَصْرِيُّ لَهُ أَصْحَابٌ وَ أَنَا امْرُؤٌ مِنْ قُرَيْشٍ قَدْ وَلَدَنِی رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلِمْتُ كِتَابَ اللَّهِ وَ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ بَدْءِ الْخَلْقِ وَ أَمْرِ السَّمَاءِ وَ أَمْرِ الْأَرْضِ وَ أَمْرِ الْأَوَّلِينَ وَ أَمْرِ الْآخِرِينَ وَ أَمْرِ مَا كَانَ وَ أَمْرِ مَا يَكُونُ كَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى ذَلِكَ نُصْبَ عَيْنِی

ترجمه :

عبدالاعلى گويد: شنيدم امام صادق (علیه السلام) می فرمود: تحمل امر ما تنها بتصديق و پذيرفتن آن نيست، از جمله تحمل امر ما پنهان دارى و نگه داشتن آن از نا اهلش می باشد. [به شيعيان ما] سلام برسان و به آنها بگو: خدا رحمت كند بنده‏اى را كه دوستى مردم (مخالفين ما) را بسوى خود كشاند، آنچه را می فهمند به آنها بگوئيد و آنچه را نمى‏پذيرند از آنها بپوشيد. سپس فرمود: بخدا كسى كه به جنگ ما برخاسته زحمتش براى ما از كسى كه چيزى را كه نمی خواهيم از قول ما می گويد بيشتر نيست. و چون دانستيد بنده ای (امر امامت و احاديث مخصوص ما را) فاش مي كند، نزدش رويد و او را از آن بازداريد، اگر از شما پذيرفت [چه بهتر] و گر نه كسى را كه بالاتر از اوست و از او شنوائى دارد بر او تحميل كنيد (تا منعش كند و بازش دارد) همانا مردى از شما نیازی كه دارد با نرمی و لطف چاره جویی می كند تا حاجتش بر آورده شود، پس نسبت به حاجت من هم با نرمی و لطف چاره‏جوئى كنيد چنان كه نسبت به حوائج خود ميكنيد (يعنى با لطائف و حيل او را از فاش كردن اسرار ما باز داريد) اگر از شما پذيرفت [چه بهتر] و گر نه سخنش را زير پاى خود دفن كنيد (نشنيده انگاريد) و نگوئيد او چنين و چنان می گويد، زيرا نقل شما به ديگران، مردم را بر من و شما می شوراند. هان بخدا اگر شما آنچه را من ميگويم بگوئيد، اقرار ميكنم كه شما اصحاب منيد، اين ابو حنيفه است كه اصحابى دارد، و اين حسن بصرى است كه اصحابى دارد (با وجود نادانى و گمراهى آنها اصحابشان سخن آنها را می شنوند و فرمان می برند) و من مردى قرشى و زاده رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هستم و كتاب خدا را فهميده‏ام، بيان همه چيز در كتاب خدا هست از ابتداء خلقت و امر آسمان و زمين و امر پيشينيان و پسينيان و امر گذشته و آينده و گويا همگى در برابر چشم من است و به آن می نگرم.»(کلینی، 1375، ج4، 656)

 

کلینی، محمدبن یعقوب، (1375). اصول کافی، به ترجمۀمحمدباقرکمره‌ای، چاپ سوم، تهران:اسوه

 

کانون فرهنگی تبلیغی ولایت

مرکزآموزش مداحی

مجمع ستايشگران حریم ولايت ...
ما را در سایت مجمع ستايشگران حریم ولايت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amoozeshmaddahia بازدید : 139 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:38