امام هادی النقی(ع)-مدح و شهادت-به انتخاب حاج مجیدطاهری

ساخت وبلاگ

امام هادی النقی(ع)-مدح و شهادت

 

اهل دردم غم هادی دارم

سامرایی است دل بی تابم

زنده ی فیض مدام یارم

مرده ی یك نفس سردابم

 

امشب از خویش برون می آیم

تا به چشمان پر آبش گریم

تا که بر آهِ دلِ شعله ورش...

بر تن پر تب و تابش گریم

 

كینه ی اهرمن تیره سرشت

با مدار طبق نور چه كرد؟!

فتنه ی قوم پلید ابلیس

با جمال پسر حور چه كرد؟

 

دست تزویر دوباره بی رحم

آتش كینه ی خود را افروخت

در پس پرده ی تنهایی خود

مردی از نسل صلابت میسوخت

 

رفته رفته اثری سخت نمود

زهر در جان شریف آقا

در تب و تاب شد و سوسو زد

شمع چشمان شریف آقا

 

خاك  بر فرق من از این جمله

همچو بسمل به قفس پرپر زد

پسرش پاره گریبان گریان

در عزاداری او بر سر زد

 

جگر زهر چشیده یعنی

آب گردیدن گُل در آتش

هر كه از نسل علی شد مسموم...

ناله زد فاطمه؛ مادر؛ آتش

 

نا نمانده به تن و دیده پر آب

سینه سوزان و لبش خشك ولی

زمزمه كرد و به سینه كوبید

كه فدای تو حسین ابن علی

 

بر سر پای پسر سر بنهاد

لحظه ی آخر جان دادن بود

از لبش ذكر نمی افتاد و

یاد آن صحنه ی افتادن بود

 

یاد میكرد از آن ساعت كه

از فراز فرس آقا افتاد

تشنه لب با بدن غرق به خون

گوشه ای در دل صحرا افتاد

 

یاد آن یوسف افتاده به چاه

گرگ ها دور و برش زوزه كشان

گرگ وحشی تری از راه رسید

چنگ زد... بُرد... سرش زوزه كشان

 

گوش كن مابقی قِصّه ز من

گر چه این روضه دهد آزارت

سر بریدند و دویدند... حرم

این بود معنی قتل و غارت

مجمع ستايشگران حریم ولايت ...
ما را در سایت مجمع ستايشگران حریم ولايت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amoozeshmaddahia بازدید : 140 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 7:01