شعر شب لیله الرغائب، شب جمعه اول ماه رجب به انتخاب استادمجیدطاهری

ساخت وبلاگ

گفتیم حسین ، تا فدایش باشیم
ما مثل کبوتر به هوایش باشیم
ای کاش که لیله الرغایب هر سال
ما زائر صحن کربلایش باشیم

ناصرشهریاری


 

 

تسکین دل ام مصائب برگرد
ای بر دو جهان امیر و صاحب برگرد
ما منتظر رؤیت رویت هستیم
ای آرزوی شب رغائب برگرد


مهدی ستارزاده

 

 

 

گمان مدار که نام تو بردن عادت ماست
نسیم یاد تو در هر سحر عبادت ماست
زمین به زیر قدم‌های تو سر افراز است
سلامت تو، به جان همه، سلامت ماست
اگر که، عمر جهان هم تمام گردد باز 
ندارد آنچه تمامی همین ارادت ماست
کنار خانه‌ی چون تو کریم بی‌منت
دری دگر بزنم... باعث خجالت ماست
چو طفل اشک دگر راستگو نمی‌بینم
بیا بپرس که این شاهد صداقت ماست
قسم به ضامن آهو که زائران توایم
ظهور طلعت تو بهترین زیارت ماست
قسم به ساقی لب تشنه‌ای که دستانش
به دست مادر تو ضامن شفاعت ماست
در اولین شب جمعه مرا به همراهت
ببر به کربُبلایی که عین جنت ماست
ببر به کربُبلا و بخوان که یا جداه
هنوز داغ لب تشنه‌ات مصیبت ماست

میثم مومنی نژاد

 

 

 

به این بغض پنهان شده در گلویم
به این اشک های روان از سبویم
به جز دیدنت آرزویی ندارم
شب آرزوها تویی آرزویم
به جز از تو خواندن به جز از تو گفتن
چه دارم بخوانم چه دارم بگویم
نسیمی ز کوی تو می آمد ای کاش
که من هم گل نرگست را ببویم
بیا تا که در آبشار نگاهت
خودم، این دلآلوده را هم بشویم
تو آنقدر خوبی که عمری بدی را
نیاورده ای هیچ گاهی به رویم
شب جمعه ها تیر دلتنگی آرد
غم دوری از کربلا را به سویم
شب آرزوها دعا کن ببینم
که با قبر شش گوشه در گفت و گویم

محمدبیابانی

 

 

 

گر غفلتی کنیم دل، آزرده می شود
از کف بهار رفته، گل افسرده می شود
در لیلة الرغائب از الله ذوالـجـلال
حاجات خود بخواه، بر آورده می شود

ولی الله کلامی زنجانی

 

 

 

آنکس که در اعمال مراقب باشد
بی واسطه با حضرت صاحب باشد
آقا تو نگاهی کن و نگذار دلم؛
جا ماندهٔ لیلةُ الرغائب باشد!

مرضیه عاطفی
 

 

 

شب شب لیله الرغائب بود
حس راز و نیاز غالب بود
هر کسی غرق حاجتش اما
صبح جمعه ، امام غائب بود
 
روی ماهش به شب نمی آید
دل ما به رجب نمی آید
ما که مشغول زندگی خودیم
پس نگوییم عجب نمی آید
 
گرم دنیای غصه و دردیم
با امام زمان خود سردیم
روی لب هاست ، یا "من ارجوه" و
در پی "کل خیر " می گردیم
 
غرق در روزگار جنجالی
هفته هامان ز جمعه ها خالی
شب ، شب آرزو و اما ما
غرق در آرزوی پوشالی
 
ندبه هامان فقط تظاهر بود
نامه از رو سیاهیم پر بود
منتظر با دو چشم خواب آلود ...
جمعه ، آقا ، فقط تلنگر بود

مجتبی کرمی

 

مجمع ستايشگران حریم ولايت ...
ما را در سایت مجمع ستايشگران حریم ولايت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amoozeshmaddahia بازدید : 154 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 23:50