اشعار حفظی (سی شعر)

ساخت وبلاگ
طبقه بندی: اشعارحفظی، |

 ((شعر1)) مرثیۀ حضرت امام حسین(علیه السلام)

وزن عروضی: مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن

دستگاه و آواز:شور

ای سایه ات فُتاده به روی سرم حسین

معنای واقعی اصول الکرم حسین

یک یا حسین گفتم و دیدم غمی نماند

تسکین دردهای دل مضطرم حسین

لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد

ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین

تا گفتم اسم کرببلا را دلم گرفت

در حسرت هوای حرم می پرم حسین

زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا

یک ذره حق بده نشود باورم حسین

(حسین صیامی)

لبیک یا حسین، لک لبیک یا حسین

((شعر2))

مرثیۀ حضرت مسلم بن عقیل(علیه السلام)

وزن عروضی:مفاعلن مفاعلن مفاعلن مفاعلن

دستگاه و آواز:شور

ز بام کوفه می کنم تو را نظاره یا حسین

تو هم مرا نظاره کن به یک اشاره یا حسین

میان خندۀ عدو بهر تو گریه می کنم

بلکه به اشک دیده ام کنی نظاره یا حسین

سرو به خون نشسته ام، زائر دست بسته ام

سلام می فرستمت از لب پاره یا حسین

تیر به چلۀکمان، کمان به دست حرمله

میا به کوفه رحم کن به شیرخواره یا حسین

پرده کنار رفته و می نگرم به دخترت

نه معجرش بُوَد به سر، نه گوشواره یا حسین

(حاج غلامرضاسازگار)

میا به کوفه یا حسین...

 ((شعر3))

مرثیۀ حضرت رقیه بنت الحسین(سلام الله علیها)

وزن عروضی:مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن

دستگاه و آواز: همایون

گویا به سر رسیده غم انتظارها

از راه آمده است نگار نگارها

بابا خوش آمدی! قدمت روی چشم من

چشمی که خون شده ز غم روزگارها

این گیسوان مختصرم فرش راه تو

باقیش مانده است میان شرارها

پاهای کوچکم پر آلاله ها شده

بس که دویده ام پی تو در فرارها

گفتی مرا دوباره بغل می کنی ولی

دستت کجاست، آه چه شد آن قرارها

(مصطفی هاشمی نصب)

ابتاحسین حسین جان

 ((شعر4))

مرثیۀ حضرت علی اصغر(علیه السلام)

وزن عروضی:مفعولُ فاعلاتن مفعولُ فاعلاتن

دستگاه و آواز: همایون-شوشتری

اي اهل كوفه رحمي اين طفل جان ندارد

خواهد كه آب گويد اما زبان ندارد

هنگام گريه كوشد تا اشك خود بنوشد

اشگي كه تركند لب دور دهان ندارد

اي حرمله مكش تير يكسو فكن كمان را

يك برگ گل كه تاب تيرو كمان ندارد

بامن اگر بجنگید تا کشتنم بجنگید

اين شيرخواره بر كف تيغ و سنان ندارد

مادر نشسته تنها در خيمه بين زنها

جز اشك خجلت خود آب روان ندارد

(حاج غلامرضاسازگار)

حسین حسین مظلوم...

 ((شعر 5))

غزل اهل البیت(علیهم اسلام)

وزن عروضی: مفعولُ فاعلات ُ مفاعیلُ فاعلن(فاعلات)

دستگاه و آواز:دشتی

من خارم و به سایه ی گل جا گرفته ام

وین رنگ وبو زصحبت گلها گرفته ام

پروانه ام که سوخته ام در طواف شمع

شمعم ز اشک دیده ی خود پا گرفته ام

آن ذره ام که راه به خورشید برده ام

آن قطره ام که جای به دریا گرفته ام

منت پذیرلطف حسینم که سالهاست

دامان او به دست تمنا گرفته ام

پرمیزند دلم به سوی مسجدالحرام

کانجا سراغ مهدی زهرا س گرفته ام

(سیدرضامؤید)

(یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی)

((شعر 6))

حضرت علی امیرالمؤمنین(علیه السلام)

وزن عروضی:مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن(فاعلات)

دستگاه و آواز:شور

مولای ما نمونۀ دیگر نداشته است

اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

وقت طواف دور حرم فکر می کنم

این خانه بی دلیل ترک برنداشته است

دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی

آیینه ای برای پیمبر نداشته است

سوگند می خورم که نبی شهر علم بود

شهری که جز علی در دیگر نداشته است

طوری ز چارچوب، در قلعه کنده است

انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است

(سیدحمیدرضا برقعی)

مولا علی علی ، علی یا علی علی...

  ((شعر7))

مرثیۀ حضرت علی اکبر(علیه السلام)

وزن عروضی: فاعلاتن مفاعلن فعلن(فعلات)

دستگاه و آواز:شور

باد آمد سحاب را گم کرد

اشک از دیده خواب را گم کرد

حضرت عشق گرم دیدن بود

سیل اشک آ مد آب را گم کرد

علی اکبر که بر زمین افتاد

آسمان آفتاب را گم کرد

پدر آمد به یاری اش برود

من بمیرم رکاب را گم کرد

پسر بوتراب بین تراب

نوۀ بوتراب را گم کرد

(حسن لطفی)

علی علی الدنیا بعدک العفا...

((شعر8))

پندیات

وزن عروضی:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن(فع لن)

دستگاه و آواز:افشاری-شور

حجاب چهرۀ جان می‌شود غبار تنم

خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم

چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست

روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم

عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم

دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم

اگر ز خون دلم بوی شوق می‌آید

عجب مدار که همدرد نافه ختنم

بیا و هستی «حافظ» ز پیش او بردار

که با وجود تو کس نشنود ز من که منم

الهی العفو الهی العفو...

 ((شعر9))

شعرمرثیۀ حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام)

وزن عروضی:مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

دستگاه و آواز: شور

گلو تفتیده، لب خشکیده، چشمم گشته دریایی

محوّل از دو دستم بر دو چشمم گشته سقّایی

مرا از کودکی بابا حسینی تربیت کرده

چنانکه مادرم امّ البنین می بود زهرایی

زدریا تشنه بیرون آمدم دریا صدا می زد

زهی غیرت، هزار احسن، بر این ایثار و آقایی

خدا داند همان دیشب که دور خیمه می گشتم

صدای گریۀ اصغر گرفت از من شکیبایی

اگر چه مشک خالی گشت اشکم همچنان باقی است

نه چشم من که چشم تشنه گان هم گشته دریایی

(سازگار)

الاالعباس واویلا حسین تنهاست واویلا

((شعر10))

امام زمان(عج الله تعالی فرجه)

وزن عروضی:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن(فع لن)

دستگاه و آواز:شور

مه مبارک ِ در ابر آرمیده بیا

امید آخِر ِدلهای داغدیده بیا

ز پشت در بشِنو ناله های فاطمه را

به سوز سینۀ آن مادر شهیده بیا

عزیز فاطمه! جدّت حسین در یم خون

تو را صدا زند از حنجر بریده بیا

به آن سری که به دیدار دخترش آمد

به کودکی که به ویرانه آرمیده بیا

به لاله های به خاک اوفتاده از دم تیغ

به غنچه ای که شد از ضرب تیر چیده بیا

(سازگار)

آقابیا آقابیا آقابیا آقابیا

 ((شعر11))

شعر مرثیۀ فرزندان حضرت زینب(سلام الله علیها)

وزن عروضی:مفعول ُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن(فاعلات)

دستگاه و آواز:شور

هجران گرفته دور و برم را برای چه؟

خون می کنی دو چشم ترم را برای چه؟

وقتی قرار نیست کبوتر کنی مرا

بخشیده اند بال و پرم را برای چه؟

گر نیستی غریب، مگو پس انا الغریب

صد پاره می کنی جگرم را برای چه ؟

دارد سرت برای چه آماده می شود

پس آفریده اند سرم را برای چه؟

باشد نمی روند ولی جان من! بگو

آورده ام دو تا پسرم را برای چه؟

(لطیفیان)

مظلوم حسین حسین...4

((شعر12))

شعرمناجات با خداوند

وزن عروضی:مفاعیلن فاعیلن فعولن

دستگاه و آواز:دشتی

الهی این من این جرم و خطایم

رهم دادی مکن دیگر رهایم

بگیر از من مرا، اما نه از خود

بسوز اما مساز از خود جدایم

به من گفتند از اول عبد «هو» باش

چه باید کرد من عبد هوایم

نبودم عبد تا عبدم بخوانی

نگویم بنده‌ام، گویم گدایم

سیه رویم مگر از لطف و رحمت

بشویی با غبار کربلایم

(سازگار)

یاالله بالحسین یاالله بالحسین یاالله بالحسین

  ((شعر13))

مرثیۀ حضرت قاسم(علیه السلام)

وزن عروضی:فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

دستگاه و آواز:شور-دشتی

کیست ماهی که چنین چهره بر افروخته است

وز عطش بر لب دریا جگرش سوخته است

سیزده ساله جوانی است که در عرصۀ عشق

قامت افراخته و چهره برافروخته است

قاسم است این پسر حُسن که خیاط ازل

جامه سرخ شهادت به برش دوخته است

از شرار عطش و تابش خورشید دریغ!

هم رخش هم جگرش هم دهنش سوخته است

این بود نیروی توفنده که در کرببلا

بهر امداد برادر، حَسَن اندوخته است

(سیدرضامؤید)

یاحسین و یا حسین و یا حسین و یاحسین

 ((شعر14))

مرثیۀ حضرت حُرّ(علیه الرحمه)

وزن عروضی:مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

دستگاه و آواز:ماهور

اگر بر آستان خوانی مرا، خاک درت گردم

و گر از در برانی، خاک پای لشگرت گردم

به دربارت اگر باری دهی بارم، زهی عزت

ولی خود با چه رویی رو به رو با خواهرت گردم

ببین از کرده ی خود سر به پیشم، سر بلندم کن

مرا رخصت بده تا پیش مرگ اکبرت گردم

وضو گیرم ز آب کوثر و نامش به لب آرم

که شاید رستگار از فیض نام مادرت گردم

اگر بر جان فشانی نیستم قابل اجازت بخش

به خیمه مهد جنبان علی اصغرت گردم

(علی انسانی)

گوشواره:منم حُرّ پشیمان-توئی مولا حسین جان

 ((شعر15))

مرثیۀ حضرت عبدالله بن حسن(علیه السلام)

وزن عروضی:مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

دستگاه و آواز:شور

ببین ای سلسله گیسو به گیسوی تو دل بستم

اگر چه قطره ام اما به اقیانوس پیوستم

محال است آن که من دست از عموی خویش بردارم

تو در دامان خاک و من به دامان تو بنشستم

سراپا بوی بابا می دهی قربان بوی تو

گل زهرای اطهر من ز عطر و بوی تو مستم

عصا شد دست بابایم برای مادرت زهرا

منم فرزند آن بابایم و کردم سپر دستم

مکن با آستین پنهان ز چشمم تیر دشمن را

خیالت جمع من با تیر باران آشنا هستم

(سیدمحسن حسینی)

حسین جانم حسین جانم4

 ((شعر16))

مرثیۀ قتلگاه امام حسین(علیه السلام)

وزن عروضی:مفتعلن مفتعلن فاعلن

دستگاه و آواز:افشاری

پاره شود پیکرت ای آسمان

خاک زمین، بر سرت ای آسمان

خنجر قاتل، تو چه بی حیایی

تشنۀ خونِ حجّت خدایی

سنگ کجا؟ آینۀ جان کجا

چکمه کجا؟ سینۀ قرآن کجا

خنجر قاتل و دل سنگ اوست

محاسن حسین، در چنگ اوست

حضرت صدّیقه، خدا خدا کرد

شمر سر حسین را جدا کرد

(سازگار)

یاحسین!

 ((شعر17))

مرثیۀ عاشورا

وزن عروضی:مفعول ُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن (فاعلات)

دستگاه و آواز:چارگاه (منصوری)

زينب چو ديد پيكري اندر ميان خون

چون آسمان و زخم تن از انجمش فزون

بي حد جراحتي نتوان گفتنش كه چند

پامال پيكري نتوان ديدنش كه چون

گفت اين به خون طپيده نباشد حسين من

اين نيست آن كه در بر من بود تا كنون

گر اين حسين من ، سر او از چه بر سنان

ور اين حسين من ، تن او از چه غرق خون

مي گفت و مي گريست كه جانسوز ناله اي

آمد ز حنجر شه لب تشنگان برون

كاي عندليبِ گلشن جان آمدي بيا

ره گم نگشته خوش به نشان آمدي بيا

(وصال شیرازی)

جانم حسین حسین

 ((شعر18))

حضرت خدیجه(سلام الله علیها)

وزن عروضی:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن

دستگاه و آواز:شور

تو آن زنی که فلک آستان تو بوسید

حجاب و عصمت و تقوی به دور تو گردید

تو آن زنی که خداوند انتخابت کرد

فروغ مهر پیمبر به خانه ات تابید

تو آن زنی که ز پاکی میان اهل قریش

طلوع زهرۀ زهرا ز دامن تو دمید

تو آن زنی که مسلمان شدی نخستین روز

سلام بر تو ز خالق ز جبرییل رسید

تمام هستی تو هدیه گشت بر اسلام

خدا تمامی اسلام را به تو بخشید

نمانده است به جز آه در بساطت اگر

کفن برای تو گردید جامۀ خورشید

(میثم مؤمنی نژاد)

اُمَّ َالزهرا ! اُمَّ َالزهرا ! اُمَّ َالزهرا ! ...

  ((شعر19))

مدح و مرثیۀ پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)

وزن عروضی:فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

دستگاه و آواز:شور

ای محمد ای رسول بهترین کردارها

حُسن خُلقت شهره در اخلاقها ، رفتارها

طفل ابجد خوان تو سلمان سیصد ساله است

استوار مکتب ایثار تو عمّارها

وقت رزمت آنچنانی که میان کارزار

رو به تو آرند وقت خستگی کرارها

با عیادت از کسی که بارها آزرده ات

روح ایمان را دمیدی بر دل بیمارها

آنقدر گویم پس از تو میخ در هم خون گریست

ناله ها برخواست بعدت از در و دیوارها

(محسن عرب خالقی)

(یا محمد یا محمد یا محمد مصطفی)

 ((شعر20))

(حضرت زهرا-سلام الله علیها-)

وزن عروضی:مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولن

دستگاه و آواز:ماهور

یا فاطمه‌ ای قلب محمّد حرم تو

خلق دو جهان سائل لطف و کرم تو

هم عرض زمین گوشه‌ای از بیتِ گلینت

هم طول زمان لحظه‌ای از عمرِ کم تو

میکال کشد ناز غم و درد و بلایت

جبریل زده سینه به پای علم تو

با آن که مزار تو نهان بود و نهان است

پیوسته فلک گشته به دور حرم تو

این است و جز این نیست که پروندۀ شیعه

امضا شده از امر خدا با قلم تو

(سازگار)

یا فاطمه یا زهرا

((شعر21))

امام حسن مجتبی(علیه السلام)

وزن عروضی:مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن

دستگاه و آواز:ماهور

ای از بهار، باغ نگاهت بهارتر

ازفرش،عرش درقدمت خاکسارتر

شبنم زپاکی تو،به گلبرگ ها نوشت

گل پیش روی توست زِ هَر خار،خوارتر

باران کرم نمود وترنم کنان سرود

کزهرچه ابر،دست توگوهرنثارتر

درقاب قلب، عکس به جز هشت و چارنیست

کزهرچه یادگارشده ماندگارتر

نامت حسن ولیک به هرحُسن احسنی

ناورده دست صُنع زتوشاهکارتر

(علی انسانی)

«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»

 ((شعر22))

امام سجاد (علیه السلام)

وزن عروضی:مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن

دستگاه و آواز:شور

آن گل که دین و مکتب از او آبرو گرفت

گلهای باغ عشق از او رنگ و بو گرفت

بهر نماز عشق به محراب معرفت

از چشمه سار چشم تر خود وضو گرفت

وقتی که خواست جسم پدر را نهد به خاک

با اشک بوسه ها ز رگ آن گلو گرفت

چون شمع سینه سوخته ای آب شد تنش

از بسکه همچو فاطمه با گریه خوگرفت

رسوا نمود دشمن دین را به نزد خلق

با خطبه ای که خواند توان از عدو گرفت

(سیدهاشم وفائی)

نوحوا علی الحسین...

 ((شعر23))

امام باقر(علیه السلام)

وزن عروضی:مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن

دستگاه و آواز:شور - دشتی

ای هم نوای غربت تو عندلیب ها

خاکی ترین نگین بقیع غریب ها

ای پنجمین معلم دین، باقرالعلوم

شاگرد مکتبت علما و ادیب ها

از قال باقر است به ما هر چه که رسید

علم مُنَجمین و دوای طبیب ها

مسموم زهر کینه شدی ظاهراً ، ولی

کشته تو را جسارت آن نانجیب ها

همراه عمه بودی و دیدی به چشم خویش

پُر شد فضای قتلگه از عطر سیب ها

(محمود مربوبی)

امن یجیب شیب الخضیب

 ((شعر24))

مدح و مرثیۀ امام صادق(علیه السلام)

وزن عروضی:فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

دستگاه و آواز:دشتی

ای چراغ دانشت گیتی فروز

تا قیامت پیشتاز علم روز

آفرینش را کتاب ناطقی

اهل بینش را امام صادقی

این شعار ما به هر بام و دریست

اهل عالم مذهب ما جعفریست

همچنان نخلی کزو ریزند برگ

داد آزارت عدو تا پای مرگ

پیش چشم مصطفی خصم پلید

تا سه نوبت تیغ بر رویت کشید

(سازگار)

قرآن ناطق امام صادق

((شعر25))

شعر مدح و مرثیۀ امام کاظم(علیه السلام)

وزن عروضی: مفتعلن مفتعلن فاعلن

دستگاه و آواز:ماهور

ای ز حریم تو حرم، گوشه‌ای!

وی ز عطای تو جِنان خوشه‌ای

روح مناجاتی و خیرالعباد

قبلۀ حاجاتی و باب المراد

بحر ولایت گهر فاطمه

موسی جعفر، پسر فاطمه

محبس تو سینۀ سینای نور

قعر سیه‌چال به از کوه طور

محبس در بستۀ تو چاه بود

هر نفست سیر الی‌الله بود

(سازگار)

باب الحوائج امام کاظم...

 ((شعر26))

مدح و مرثیۀ امام رضا(علیه السلام)

وزن عروضی: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

دستگاه و آواز:دشتی

به هوش ای آستان بوسان که خفته آسمان اینجا

ببین هفت آسمان دارند سربرآستان اینجا

ره ایمان اگر پویی مقام امن اگر جویی

ازاین مأمن مروسویی امین اینجا امان اینجا

بیا اذن دخول انبیا رادرحرم بشنو

ببین داودپیغمبر زیارت نامه خوان اینجا

ببین هرصحن مالامال دل آرام پابگذار

که باشددلربای هشتمِ صاحبدلان اینجا

ببین یک پنجره فولاد باصدحنجره فریاد

نظرکن وحدت وکثرت که گشته توأمان اینجا

(علی انسانی)

رضا غریب الغرباء-رضا معین الضعفاء

 ((شعر27))

مدح ومرثیۀ امام جواد(علیه السلام)

وزن عروضی:مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن(فاعلات)

دستگاه و آواز:سه گاه

ای ریخته نسیم تو گل های یاد را

سرمست کرده نفحۀ یاد تو باد را

افراشته ولای تو در هشت سالگی

بر بام آسمان، عَلَم دین و داد را

خورشید، فخر از آن بفروشد که هر سحر

بوسیده آستان امام جواد را

ای آنکه هرگز از درِ جودت نرانده ای

دلدادگان خسته دلِ نامُراد را

تا روز حشر یار غریبی شوی که بست

از توشۀ ولای تو زادالمعاد را

(حسین منزوی)

مولای یا جواد- مولای یا جواد

  ((شعر28))

مدح و مرثیۀ امام هادی(علیه السلام)

وزن عروضی:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن

دستگاه و آواز:ابوعطا-حجاز-شور

کسی که بندۀ خاص خدای یکتا بود

وجود اطهر او در هجوم غم ها بود

هماره ذکر خداوند بر لبش گل کرد

همیشه گلشن محراب از او مصفا بود

زخاک سامره اش نور بر فلک تابد

که او تجّلی آئینه های تقوا بود

اگرچه ریخت شبانه به خانه اش دشمن

نداشت بیم ز خصم و به یاد زهرا بود

ز زهر دشمن ظالم، ز پا فتاد کسی

که پاره های دل او پُراز خدایا بود

(وفایی)

امام هادی امام هادی امام هادی

 ((شعر29))

مدح و مرثیۀ امام حسن عسکری(علیه السلام)

وزن عروضی: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

دستگاه و آواز:ماهور-رُهاب افشاری

ای سراپا حُسن حَیّ ذوالمِنَن

سوّمین ابن الرضا دوم حسن

ای هزاران آفتابت مشتری

یاابالمهدی امام عسکری

دُرّ ده دریا و بحر یک گهر

آن گهر خود حجّت ثانی عشر

رنجهایت در ره توحید بود

سالها یا حبس یا تبعید بود

ای به قربان تو و عمر کمت

قلب مهدی داغدار ماتمت

(سازگار)

نخل میثم ج4 ص 534

ابالمهدی ابالمهدی...

 ((شعر30))

مدح و مرثیۀ حضرت زینب(سلام الله علیها)

وزن عروضی:مفاعیلن مفاعیلن فعولن

دستگاه و آواز:ماهور-افشاری

دلش دریای صدها کهکشان صبر

غمش طوفان صدها آسمان ابر

دو چشم از گریه همچون ابر خسته

ز دست صبرِ زینب، صبر خسته

زبانش ذوالفقاری صیقلی بود

صدا، آیینه ی صوت علی بود

زنی عاشق، زنی اینگونه عاشق

زنی، پیغمبرِقرآن ناطق

زنی، خون خدایی را پیمبر

زن و پیغمبری ؟ الله اکبر

(قیصر امین پور)

وفا زینب صفا زینب.... یا زینب


مجمع ستايشگران حریم ولايت ...
ما را در سایت مجمع ستايشگران حریم ولايت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amoozeshmaddahia بازدید : 180 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 15:24